جايگاه عمان در جهان اسلام
جايگاه عمان در جهان اسلام
1) عمان
واليان قرمطي از سال 317 تا 375 هجري قمري به عمان آمد و شد داشتند... و مردم نزوه، که خوارج بودند، حکومت را به دست گرفتند و قرامطه و رافضيان را قتل عام کردند. (7) مقدسي، عمان را يکي از چهار خوره ي (ناحيه ي) بزرگ جزيره العرب نام مي برد و مي نويسد: هشتاد فرسخ در هشتاد فرسخ است. قصبه ي آن (مرکز آن) صحار و شهرهايش: نزوه، سر، ضنک، حفيت، دبا، سلوت، جلفار و... است. تمام [اين سرزمين] نخلستان و باغ است، آب مشروب ايشان از چاههاست که با گاو بيرون مي کشند و بيشتر [عمان] کوهستاني است. (8) مهره به عمان متصل است و در شمال آن قرار دارد. عمان سرزميني مستقل، پرجمعيت با درختان نخل و ميوه هاي گرمسيري بسيار چون موز، انار، انجير و انگور است. دو شهر صور و قلهات، از شهرهاي عمان، بر ساحل درياي نمک فارس واقع است. اين دو شهر کوچک، ولي آبادند. آب آشاميدني مردم عمان از چاهها تأمين مي شود. مردم آنجا ماهي و مرواريد صيد مي کنند. (9) ياقوت، عمان را خوره اي عربي بر ساحل درياي يمن و هند و در اقليم اول و در مشرق هجر «هگر قديم» مي داند. او مي نويسد: عمان شهرها، نخلستانها و زراعت فراوان دارد. گرماي آن ضرب المثل است. (10) ابوالفداء مي نويسد: عمان شهر بزرگي است و لنگرگاهي دارد که کشتيهاي سند و هند و چين و زنگبار بدانها درآيند و قصبه ي آن، صحار، بر کنار درياي پارس است و شهري بزرگتر از آن نيست. (11) به نوشته حمدالله، عمان بزرگترين شهر (جنوب شرقي) عربستان است و درياي عمان بدان منسوب است. (12)
صحار شهر و بندري است در ساحل درياي عمان. ابن خردادبه مي نويسد: عمان همان صحار و دبا است. (13) بر کرانه ي درياي پارس هيچ شهري آبادانتر و توانگرتر از صحار نيست. (14) به نوشته ي همداني، صحار بزرگترين خوره (ناحيه) سرزمين عمان است. (15) در قرن چهارم هجري قمري شهري مهمتر و آبادتر از صحار، قصبه ي عمان بر کرانه ي درياي چين، نبوده است. اين شهر پرجمعيت گردشگاهها و ثروت بسيار داشته و ميوه خيز و پربرکت و ثروتمندتر از زبيده و صنعاء بوده است. بازارهايش شگفت انگيز، خانه هايش از آجر و چوب ساج... و جامع آن با گلدسته هاي زيبا و بلند در کنار دريا و در انتهاي بازارها قرار داشته است، چاههاي آبش شيرين و کاريزي گوارا داشته و مردم در اين شهر از هر جهت در رفاه بوده اند. [شهر] درگاه چين و انبار مشرق زمين و عراق و پناهگاه يمن محسوب مي شده است. بيشتر مردمش ايراني بوده اند... محراب مسجد جامع آنچنان ستاره کوبي شده که از هر جهت بچرخي [و بدان نگاه کني] رنگ به رنگ مي شود به طوري که از يک طرف زرد و از طرف ديگر سبز و از سويي ديگر سرخ رنگ ديده مي شود. (16) هر ساله بازرگانان بسياري از سرزمينهاي ديگر به آنجا آمد و رفت مي کنند و تمام کالاهاي يمن به آنجا آورده مي شود. (17) بناهاي شهر همه از آجر و ساج ساخته شده و در آن نواحي، شهري همانند آن از نظر (خوش ساختي) بنا نبوده است. (18) در اوايل قرن دهم هجري قمري پرتغاليها صحار [و عمان] را تصرف کردند؛ بعدها ناصر بن مرشد يعربي، امام عمان، بر صحار دست يافت. (19)
نزوه، در دامنه ي کوه اخضر، از شهرهاي قديم عمان و در 150 کيلومتري جنوب غربي مسقط (در دامنه هاي جنوبي سلسله جبال عمان) واقع است. اصطخري مي نويسد: قوم شراه (از خوارج) به نزوه رفتند و هنوز آنجايند. (20) در آخر قرن چهارم هجري نزوه شهري بزرگ در مرز کوهستان بود. ساختمانهايش از گل و مسجد جامع آن در ميان بازار بود. آب آشاميدني مردم آن از چاه تأمين مي شد. دور شهر را نخلستان فراگرفته بود. (21) ياقوت مي نويسد: نزوه در ساحل دريا نيست، بلکه کوهي است در عمان و در آن، آباديهاي بزرگ بيشماري است که تمام آنها را نزوه خوانند... مردم آن عرب و از خوارجند. در آنجا نوعي پارچه مخلوط با حرير (ابريشم) مي بافند که در ديگر سرزمينهاي عرب بافته نمي شود. (22)
مسقط، شهر و پايتخت و بندر مهم سلطان نشين عمان است که در کنار درياي عمان و جنوب کوههاي اخضر قرار دارد. بامهاي خانه هاي مسقط، جز بناهاي سلطنتي (کاخها)، همه مرتفع و مسطحند. کاخ حکومتي آن يادگار استيلاي پرتغاليان است و در وسط شهر قرار دارد. ابن رسته نخستين جغرافياداني است که از مسقط نام برده است. (23) در اواخر قرن چهارم هجري، مسقط بندري بوده که کشتيهاي يمن را پذيرا مي شده و جايي زيبا و پرميوه بوده است. (24) به نوشته ياقوت، مسقط شهري ساحلي بوده که در پايان مرزهاي عمان و در جانب يمن قرار داشته است. (25) هم اکنون مسقط بزرگترين بندر در ساحل خليج فارس است. (26) ساکنان آن، بيشتر هندي و بلوچ و سياهپوست هستند. اين شهر بدان سبب که بندرگاه خوبي است و مشرف بر مدخل خليج فارس است مرکز اصلي صادرات و واردات عمان مي باشد.
بحرين، احساء، يمامه، نجد و عروض
بحرين پيش از اسلام و در صدر اسلام و تا حدود قرن هفتم هجري قمري به همه سرزمين
2) عمان
در اوايل قرن نوزدهم ميلادي، عمان مورد تهديد وهابيان قرار گرفت و اين فرقه در اندک مدتي راه را براي نفوذ استعمار به اين سرزمين هموار کردند و از آن پس، انگلستان در تار و پود مسلمانان چنگ انداخت. در سال 1904 م، سلطان نشين عمان و مسقط، رسما به عنوان منطقه نفوذ انگلستان شناخته شد. تمام تلاش بريتانيا اين بود که در عمان به منابع نفتي دسترسي پيدا کند، تا اين که موفق گرديد در سال 1967 م، نخستين محموله نفتي اين سرزمين را صادر کند. وقتي طلاي سياه در عمان کشف شد، شيطان بزرگ با طرح نقشه کودتا، به دست کارگزاران خود در عمان، دست نشانده ي انگليس، سلطان سعيد را ساقط کرد و پسرش قابوس را روي کار آورد. در اين هنگام، قيام مردم ظفار به وقوع پيوست که رژيم شاه ايران براي در هم کوبيدن آن و تحکيم پايه هاي استکباري آمريکا، قواي خود را در اين منطقه مستقر کرد، اما به دنبال وقوع انقلاب اسلامي، ايران از عمان خارج گرديد.
سرزمين عمان در منتهي اليه شرق و جنوب شرقي شبه جزيره عربستان، به صورت کمربندي ساحلي بين ربع الخالي و درياي عمان و درياي عرب قرار گرفته است. بخشي از آن به شکل شبه جزيره، در مدخل تنگه هرمز قرار دارد که مسندام (Musandam) ناميده مي شود. مساحت اين کشور به سيصد هزار کيلومتر مربع بالغ مي گردد. عمان، آب و هوايي گرم و خشک دارد، اما در نواحي ساحلي و ارتفاعات، آب و هوا ملايم تر است. مرکز حکومت آن مسقط و شهرهاي مهم آن، مطرح و سلاله است.
عمان بيش از دو ميليون نفر جمعيت دارد. پيروان اباضيه که بازماندگان خوارج اند، همچنان در عمان در اکثريت اند. سي درصد مردم را اهل سنت و 23 درصد را شيعيان تشکيل مي دهند. اهل تسنن در استان ظفار و بخش هاي شمالي استقرار دارند، اما شيعيان که شامل سه گروه عمده لواتيه، بحريني ها و عجمي ها هستند، عمدتا در مسقط و شهرهاي استان ساحلي باطنه زندگي مي کنند.
شيعيان بر خلاف درصد نسبتا کم، در کشور عمان از نظر اقتصادي، در رأس هرم جاي دارند و بسياري از آنان، صاحبان پروژه هاي بزرگ صنعتي و بازرگاني هستند. شيعيان از نيروهاي تأثيرگذار در امور سياسي و اجتماعي هم به شمار مي آيند و از نظر فرهنگي و آموزشي پيشرفته اند.
اقتصاد عمان تک محصولي است و بر پايه صدور نفت خام استوار است. منطقه ظفار، جبل الاخضر و حاشيه ساحلي باطنه، بخش هاي قابل کشاورزي آن هستند. محصولات عمده عمان در بخش کشاورزي، خرما، انار و ليمو ترش است. در عمان شتر، گاو و گوسفند هم پرورش داده مي شود و در سواحل آن صيد ماهي متداول است.
عمان به دليل نزديکي با تنگه هرمز و سواحل يمن و درياي سرخ، موقعيت راهبردي ويژه اي دارد. به همين دليل، ابرقدرت ها در خاک آن پايگاه هاي نظامي مهمي مستقر کرده اند. هراس از قدرت و ابهت جمهوري اسلامي ايران، اين موضوع را شدت بخشيده است. (27)
3) جغرافياي سياسي عمان
جغرافياي سياسي سرزمين و ويژگي هاي فيزيکي آن
در منتهي اليه شرق و جنوب شرقي شبه جزيره عربستان، بين منطقه جغرافيايي 16/40 و 26/20 درجه عرض شمالي و 15/50 و 59/40 درجه طول شرقي واقع شده است. سرزمين عمان به صورت يک کمربند ساحلي در حد فاصل بين «ربع الخالي» و درياي عرب قرار گرفته است. (28)
از سمت شمال غربي و مغرب، با امارات متحده عربي و عربستان همسايه بوده، از شمال شرقي در مجاورت درياي عمان و عرب مي باشد و از جنوب غربي نيز با يمن هم مرز مي باشد.
به دليل قرار گرفتن در منطقه ي حاره (0 - 23/27) اين کشور جزء مناطق گرم سير است و ميزان بارندگي در سواحل، بسيار ناچيز، ولي در ارتفاعات قابل ملاحظه مي باشد.
کوه هاي «حجر» که از شبه جزيره مسندم شروع شده و به سمت جنوب و جنوب شرقي پيش مي رود، از مسقط گذشته، در نزديکي «رأس الحد» خاتمه مي يابد. اين کوه ها نزديک به ششصد کيلومتر طول دارند. اين سلسله جبال، در امتداد شمالي و جنوبي به نام هاي متعدد ذيل خوانده مي شوند: «رئوس الجبال، جبل الخضر، الظاهره؛ حجر شرقي و الشرقيه». (29)
به لحاظ استراتژيک، وجود سواحلي به طول 1700 کيلومتر در مرزهاي شرقي و شمالي اين کشور و محصور شدن در ميان سه آبراه بين المللي، درياي عرب و عمان و خليج فارس، اين کشور را از يک موقعيت مرکزي ويژه اي برخوردار کرده است. به روايتي ديگر، عمان
به دليل قرار گرفتن در گذرگاه استراتژيک هرمز، داراي ارزش استراتژيک مي باشد. از آن جا که اين کشور در منطقه خليج فارس قرار گرفته، از منابع انرژي اين حوزه از جمله نفت متأثر مي باشد. از طرف ديگر، در مسير آبراه هاي حمل و نقل انرژي و کالاهاي تبديلي آسيا - اروپا قرار دارد و داراي نقش ارتباطي است و از اين جهت، مورد توجه اهداف استراتژي قدرت هاي بزرگ، از جمله ايالات متحده آمريکا مي باشد. (30)
البته نياز اين کشور به تنگه هرمز، تنها در برقراري رابطه ي تجاري با کشورهاي ساحلي اين منطقه محدود مي شود و شرايط جغرافيايي در جزيره ي المسندم و موقعيت کوهستاني اين ناحيه، امکان تمرکز نيرو و کنترل مناسب بر آن را فراهم نمي آورد.
کشور عمان که به صورت دو واحد جغرافيايي مجزا از هم تشکيل شده است، ساحل جنوبي تنگه هرمز را در کنترل خود دارد. اين گسستگي ارضي در سرزمين عمان، باعث شده است که عمان از حيث کنترل سرزميني و نيز عمليات نظامي و کنترل منطقه ي تنگه هرمز، دچار مشکلات باشد؛ زيرا بخش شمالي عمان، يعني شبه جزيره المسندم که در انتهاي شبه جزيره رئوس الجبال واقع شده، به صورت منطقه اي کوچک و کوهستاني، با سواحل باريک همراه با ترکيبي از جزاير و شبه جزاير کوچک درآمده است و اين وضع، همراه با جدايي آن از پيکر کشور، رعايت اصل تمرکز قوا را به خصوص در نيروي زميني برايش ناممکن مي سازد. (31)
ولي در هر حال، در اختيار داشتن بخش جنوبي تنگه هرمز، به لحاظ استراتژيکي اهميت دارد. به علاوه، در بخش جنوبي شبه جزيره المسندم، قسمت باريکي به پهناي حدود يک کيلومتر واقع شده که امکان حفر کانال بين درياي عمان و خليج فارس را فراهم مي کند. در صورت حفر چنين راه ميانبري،به شدت از اهميت تنگه هرمز کاسته خواهد شد.
همچنين وجود تمام بنادر عمان در درياي عمان که به دور از اغتشاش هاي درون خليج فارس قرار دارد، براي اين کشور امتيازي محسوب مي شود و امکان دارد کشورهاي جنوبي خليج فارس، به صادرات نفت خود از طريق بنادر عمان به وسيله احداث خط لوله تشويق شوند که در اين صورت، از اهميت خليج فارس نيز کاسته خواهد شد. (32)
اما به لحاظ منابع معدني، اقتصاد اين کشور نيز همانند ديگر کشورهاي منطقه، به نفت وابسته است و افزون بر ذخاير نفت، ميزان قابل توجهي از گاز و مس و سنگ کروميت نيز در اين کشور يافت مي شود.
همچنين، عمان داراي معادن زغال سنگ، سنگ مرمر، سنگ گچ و سنگ آهک مي باشد. معادن زغال سنگ و منگنز در اين کشور هنوز مورد بهره برداري قرار نگرفته اند. در فاصله سال هاي 1980 تا 1990، ميانگين توليد ناخالص داخلي کشور از ناحيه معدن، به طور سالانه به 9/7 درصد افزايش يافته است. (33)
جغرافياي سياسي مرزهاي بين المللي
عمان در مرزهاي شمال غربي، با امارات متحده ي عربي و امير نشين هاي شارجه، ابوظبي و رأس الخيمه اختلافات ديرينه دارد. از يکسو، همان گونه که اشاره کرديم، با ابوظبي بر سر واحه هاي بوريمي اختلافات جدي وجود دارد و از سوي ديگر، هر از چندگاهي مشاجره با اميرنشين شارجه در منطقه العين بالا مي گيرد. مناطق مرزي ربع، روضه و دبا نيز محل اختلاف عمان و رأس الخيمه هستند.
در منطقه جنوبي نيز گرچه پس از سال 1995 با توافق دو کشور عمان و يمن، علامت گذاري مرزها صورت گرفت، ولي اين کشور همچنان از تعدي به مرزهاي جنوبي خويش بيم دارد.
در منطقه شرق و شمال شرقي نيز مرزهاي دريايي را شاهديم که بر اساس کنواسيون حقوق درياها، دوازده مايل به عنوان درياي سرزميني و دويست مايل انحصاري - اقتصادي تعيين شده است.
جغرافياي سياسي و عوامل جمعيتي
جمعيت کل = (2446645 نفر)
0 تا 14 سال = (%41 (535123 نفر زن، 508681 نفر مرد))
15 تا 64 سال = (%56)
65 سال به بالا = (%3 (27243 نفر زن، 30083 نفر مرد))
ميزان رشد جمعيت (نرخ رشد) = (%3/45)
ميزان زاد و ولد (در هر 1000 نفر) = (37/98)
نرخ مرگ و مير (در هر 1000 نفر) = (4/29)
مذهب = (%75 سني، %23 شيعه، %2 يهود و مسيحيت) (34)
پي نوشت ها:
1. ايرانشهر بر مبناي جغرافياي موسي خورني؛ ص 95.
2. المفصل في تاريخ العرب...، ج 1، ص 177 و 178.
3. کامل؛ ج 1، ص 328.
4. کنار که بار درخت سدر است.
5. مسالک و ممالک؛ ص 27.
6. حدود العالم؛ ص 169.
7. تاريخ ابن خلدون؛ ج 3، ص 131.
8. احسن التقاسيم؛ بخش 1، ص 102، 104، 132، 133.
9. نزهه المشتاق؛ ج 1، ص 155.
10. معجم البلدان؛ ج 3، ص 717.
11. تقويم البلدان؛ ص 99.
12. نزهه القلوب؛ ص 263.
13. المسالک و الممالک؛ ص 60.
14. مسالک و ممالک؛ ص 27.
15. صفه جزيره العرب؛ ص 237.
16.احسن التقاسيم؛ بخش 1، ص 131 و 132.
17. نزهه المشتاق؛ ج 1، ص 156.
18. معجم البلدان؛ ج 3، ص 369.
19. تاريخ مسقط و عمان، بحرين،قطر و روابط آنها با ايران؛ ص 330 - 331 و 364.
20. مسالک و ممالک؛ ص 27.
21. احسن التقاسيم؛ بخش 1، ص 132.
22. معجم البلدان؛ ج 4، ص 776.
23. الاعلاق النفيسه؛ ص 99.
24. احسن التقاسيم؛ بخش 1، ص 132.
25. معجم البلدان؛ ج 4، ص 519.
26. جغرافيه شبه جزيره العرب؛ ص 373.
27. عباس يگانه، مباحث کشورها و سازمان هاي بين المللي (عمان)، ج 48، ص 2 - 1 و 17 - 15؛ جغرافياي کشورهاي مسلمان، ص 87 - 86؛ «ديداري از سرزمين عمان»، روزنامه همشهري، شماره ي 1420؛ سيد قاسم ميرصفي، «جايگاه شيعيان در جامعه عمان»، روزنامه کيهان، شماره ي 17867.
28. عباس يگانه، عمان، (کتاب سبز)، ص 1.
29. همان، ص 3.
30. عزت الله عزتي، پيشين، ص 101.
31. محمدرضا حافظ نيا، پيشين، ص 266.
32. عباس يگانه، ص 14.
33. همان، ص 37.
2) گلي زواره، غلامرضا: جغرافياي جهان اسلام، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، چ اول، 1385، صفحات 229 - 230.
3) متقي زاده زينب: جغرافياي سياسي شيعيان منطقه خليج فارس، مؤسسه شيعه شناسي، چ اول، 1384، صفحات 83 - 86.
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}